۱۳۸۸ تیر ۷, یکشنبه

اخلال در برق کشور

پیشنهاد یک فارغ التحصیل رشتهٔ برق: من در رشتهٔ برق تحصیل کردم و میدونم اگه فقط ۵۰۰۰۰۰ نفر در تهران همزمان سر ۱ ساعت خاصی مثلا شنبه ۶ تیر ساعت ۷ شب اتوهاشون رو روشن کنند کلی سیسیم برق تهران رو تو دردسر میندازه. اینطوری نه خون کسی ریخته میشه و نه کسی آسیب میبینه پیشنهاد ما: جمعه همه با هم سر ساعت 12 که همزمان با نطق آقا هم هست همه در سراسر ایران حداقل یک وسیله برقی پرقدرت مثل اتو یا جارو برقی روشن کنیم.

۱۳۸۸ تیر ۶, شنبه

خانه سرخ و کوچه سرخ است و خيابان سرخ است

گوش کنید:

http://www.semital.com/g.htm?id=1434




خانه سرخ و کوچه سرخ است و خيابان سرخ است
آري از خون پهنه ي برزن و ميدان سرخ است
ده به ده پرچم خشم است که بر ميخيزد
مزرعه زرد و چپر سبز و بيابان سرخ است

خانه سرخ و کوچه سرخ است و خيابان سرخ است
آري از خون پهنه ي برزن و ميدان سرخ است
ده به ده پرچم خشم است که بر ميخيزد
مزرعه زرد و چپر سبز و بيابان سرخ است

تا گل خوني فرياد در اين باغستان
ساقه از ضربه ي شلاق زمستان سرخ است
وحشتي نيست از انبوه مسلسل داران
تا در اين دشت غرور کينه داران سرخ است
رو سياه است اگر اين شب مردم کش بد
تا دم صبح وطن سينه ي ياران سرخ است
با تو سرسبزي از ايثار سيه پوشان است
اي مسلط دستت از خون شهيدان سرخ است

ده به ده پرچم خشم است که بر ميخيزد
مزرعه زرد و چپر سبز و بيابان سرخ است

تا گل خوني فرياد در اين باغستان
ساقه از ضربه ي شلاق زمستان سرخ است
وحشتي نيست از انبوه مسلسل داران
تا در اين دشت غرور کينه داران سرخ است
رو سياه است اگر اين شب مردم کش بد
تا دم صبح وطن سينه ي ياران سرخ است
با تو سرسبزي از ايثار سيه پوشان است
اي مسلط دستت از خون شهيدان سرخ است

ده به ده پرچم خشم است که بر ميخيزد
مزرعه زرد و چپر سبز و بيابان سرخ است

۱۳۸۸ تیر ۲, سه‌شنبه

بريتانيا خانواده ديپلمات هاى خود را از تهران خارج مى كند

بريتانيا خانواده ديپلمات هاى خود را از تهران خارج مى كند

نمایی از سفارت بریتانیا در خیابان فردوسی تهران

رادیو فردا

۱۳۸۸/۰۴/۰۱
وزارت امور خارجه بريتانيا روز دوشنبه اعلام كرد كه به دنبال نا آرامى هاى ايران در حال خارج كردن خانواده هاى كارمندان و ديپلمات هاى خود از تهران است.

بريتانيا مى گويد: خانواده ديپلمات ها و ساير كارمندان سفارت اين كشور به دليل بروز اعتراض ها و خشونت در تهران قادر به ادامه زندگى عادى خود نيستند.

با اين حال سخنگوى وزارت امور خارجه اين كشور گفته است كه كارمندان خود را از ايران خارج نمى كند.

بريتانيا همچنين به شهروندان خود توصيه كرده است مگر براى كارها ضرورى، تا اطلاع ثانوى به ايران سفر نكنند و اعلام كرد كه به دقت اوضاع اين كشور را زير نظر دارد.

مقام هاى ايران در روزهاى اخير كشورهاى غربى بويژه بريتانيا را متهم به دامن زدن به اعتراض هاى خيابانى در تهران و ساير شهرهاى ديگر كرده اند و احتمال داده اند كه تعدادى از سفراى غربى از تهران اخراج شوند.

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى همچنين جان لاين، خبرنگار دائمى بى بى سى در تهران را اخراج كرده است.

بريتانيا اتهام دخالت در امور داخلى ايران را رد كرده است ولى خواستار متوقف شدن سركوب تظاهر كنندگان به نتايج انتخابات شده است.

ديويد ميليبند، وزير امور خارجه بريتانيا، در اين زمينه گفته است كه ايران تلاش مى كند تا منازعه بر سر نتيجه انتخابات را به «نبرد» با جهان خارج تبديل كند.

برنارد كوشنر، وزير امور خارجه فرانسه، نيز «سركوب بيرحمانه» معترضان را محكوم كرد و نيكلا سركوزى، رييس جمهور ايران كشور، هم گفته است كه نگرش مقام هاى ايران «غير قابل پذيرش» است.

در همين حال، آلمان با «دعوت» سفر ايران در برلين به وزارت امور خارجه از وى خواست تا در باره اتهام هاى مطرح شده از سوى تهران مبنى بر «دخالت» كشورهاى غربى در امور داخلى ايران توضيح دهد.

آندرياس پشك، سخنگوى وزارت امور خارجه آلمان، در اين زمينه گفته است: ما از سفير ايران خواسته ايم تا امروز عصر در اين زمينه توضيح دهد.

همچنين، گرنوت ارلر، يك مقام مسئول در وزارت امور خارجه آلمان گفته است: «به خود اجازه نمى دهيم كه از سوى ايران تهديد شويم.»

آنگلا مركل، صدر اعظم آلمان، روز يكشنبه از مقام هاى جمهورى اسلامى خواسته بود تا با بازشمارى آراى انتخابات رياست جمهورى ايران معترضان به نتيجه انتخابات را قانع كند.

از سوى ديگر، كارل بلت، وزير خارجه سوئد روز دوشنبه از رهبران ايران خواست به حق مردم براى اعتراض هاى مسالمت آميز احترام بگذارند.

آقاى بلت افزود: مسلما به كار بردن سلاح هاى مهلك عليه تظاهرات مسالمت آميز مردم در هيچ كشورى تحمل نمى شود.

وزير امور خارجه سوئد همچنين از مقام هاى ايران خواست تا ترديدهايى را كه در مورد صحت نتايج انتخابات رياست جمهورى ايران مطرح شده، برطرف كنند.

۱۳۸۸ خرداد ۳۱, یکشنبه

دیروز اسرائیل رو سفید شد...


نمیدونم با چی شروع کنم با گریه؟با آه ؟با فریاد یا شیون؟ما ایرانیا همیشه مظلوم بودیم همیشه زیر ظلم و ستم بودیم ،امام خمینی که اومد همه چی خوب بود اما وقتی رفت باز هم مظلوم شدیم،باز هم تو سرمون زدن.
خوب یادم میاد واقعا غزه رو، تمام شبکه ها از جنایت اسرائیل حرف میزدند و چقدر آن روز فکر میکردیم اسرائیل ظالم و فلسطین مظلوم است...
دوستان ما از همه مظلوم تریم امروز ایرانی،برادر، خواهر را کشت...با دیدن صحنه شهادت اون دختر بیگناه حالم بد شد...از خودم بدم اومد.چرا قلب من الان میتپه اما چندین ساعته که قبی اون دخترک بیگناه نمیتپه....برای اولین بار احساس کردم گریه درد منو دوا نمیکنه باید خون گریه کرد...الان که دارم اینو مینویسم یه بغض گنده ای توی گلومه!!
امروز ایرانی ،ایرانی را کشت...کاری که اسرائیل هرگز نکرد ...یاد صحبت های آقای خامنه ای میوفتم وقتی با اون حالت مظلوم نمایی داشت حرف میزد...یک لحظه اون رو با شاه یکی دونستم...میدونم یک روز هم خامنه ای خواهد گفت : ای مردم صدای انقلاب شما را شنیدم...خدایا نزار خون این دختر و همه شهدا پایمال بشه...
آمین

۱۳۸۸ خرداد ۳۰, شنبه

ما نیز از بد بزرگان به مخالفان پیوستیم ...

یه نظریه در علم روانشناسی میگه هر کسی دیگران رو در چتر فکری خودش میبینه به این معنی که نگاه دیگران به مسائل رو از دید خودش بررسی میکنه به عنوان مثال نمی تونه خیلی راحت اعتقاداتش رو زیر پا بزاره و عقیده دیگری رو قبول کنه مگر اینکه از منطق پذیری بالایی برخوردار باشه...به خاطر همین فلسفه هستش که مناظره ها و بحث ها در مورد مسائل مختلف فکری بین دو یا چند نفر اتفاق میوفته. من همیشه با توجه به اعتقادات اسلامی که داشتم و دارم شدیداً از نظام جمهوری اسلام و شخص رهبری حمایت میکردم و گاهاً این بحثها با افراد مخالف به دعوا و ناراحتی کشیده میشد .مسئله ای که من همیشه به اون فکر میکردم این بود که چرا بعضی از مردم که اکثرا اعتقادات دینی دارن با رهبری مخالفند؟!!مگر نه اینست که ایران یک حکومت شیعیست پس رهبر آن الزاما کارامد و بحق است و مهم تر اینکه فکر میکردم همه مخالفان جمهوری اسلامی مخالف اسلام هستند...اکنون احساس میکنم که سالهاست اشتباه فکر میکردم...و حالا به این نتیجه رسیدم که میشود مخالف و خوب بود...میشود مسلمان باشی مخالف هم باشی...دیگر مخالفت با رهبری را مخالفت با اسلام نمیدانم و این تغییر در طرز فکر را خوشبختانه یا متاسفنه مدیون اعمال خلاف شخص رهبری هستم...خوشحالم از اینکه بالاخره دوران اشتباه و نادانی من به اتمام رسید و تواستم به خوبی ،تمایز بد را از خوب را تشخیص دهم اما ناراحتم چون احساس میکنم به من و تمام افرادی که مثل من دلشان با نظام و رهبری بود و آنان را به خوبی میشناختند خیانت شد...و مطمئنا حقوق خویش را در فردای قیامت از شخص آیه الله سید علی خامنه ای مطالبه خواهم کرد.امیدوارم این راه ایشان به نا کحا آباد منتهی نشود چون فرادیی بس سخت و دشوار در انتظار ایشان خواهد بود...

برچسب‌ها:

۱۳۸۸ خرداد ۲۹, جمعه

ای مثل رگ در خون...


رابطه خانواده آیت الله خامنه ای با سعید امامی


هفت تیر 7tir.com
: این مطلب به نقل از فهیمه دری نوگورانی همسر سعید امامی در سایت قرار می گیرد . همسر سعید امامی ( یکی از عوامل قتل های زنجیره ای ) ماها قبل مطلبی که در ادامه میخوانید را اظهار کرده است و تا به حال این مطلب از طرف دفتر مقام رهبری تکذیب نشده است :
من سوابق سعید را بعدا در زندان فهمیدم . خانواده ها هم کسی اصلا اطلاع نداشت که همسرم معاون وزیر در اطلاعات هستند. بعد از اعلام خبر كشته شدن ایشان در روزنامه ها تازه همه فهمیدند او کجا کار می کرده است …

نمونه ای را به یاد ندارم که ایشان به خاطر خودش یا خانواده اش بخواهد کاری انجام داده باشد . شما الان می بینید اگر کسی مدیر کل یک بخشی باشد به راحتی برایش راننده می گذارند . خودرو می گذارند . محافظ دارد و …. تا سال 70 که اصلا ماشین نداشتیم . مقید به بیت المال بودند .

یکبار رازی را به من گفته بودند که دو ماه بعد از ماموریتشان بود در سال 69 ،ولی من دیگر الان نیازی نمی بینم این راز حفظ شود چون از جان خودش مایه گذاشت : مادرآقا سعيد سرطان گرفته بودند . ما 6 ماه مادر را آوردیم تهران با خودمان زندگی کردند . خب در این دو ماه آخر سعید خانواده ی آقای خامنه ای را براي كاري برده بود لندن و دو ماه تمام با این خانواده زندگی کرد به حدی که خود آقا مجتبی پسر آقا (داماد آقای حداد عادل) و مادر خانمشان شیفته ی اخلاق سعید شده بودند که حتی تا قبل از دستگیری سعید هم مرتبا خود آقا مجتبی پسر آیت الله خامنه ای زنگ می زدند به سعید که چرانمی آیی و با ما رفت و آمد نمی کنی ؟ …

من در طول این دو ماه مادر مریض آقا سعيد را با دو تا بچه کوچک خودم داشتم . یکبار آقا سعید زنگ نزدند . چون گفته بودند که منتظر تماس من نباش . چون من جایی هستم که نمی توانم حتی زنگ بزنم . فقط می دانستم ایشان ماموریت هستند . به من گفته بودند من تلفن می کنم به کسی که رابط است و از حال ما به شما خبر می دهد که حتی من آن شخص را نمی شناختم . ماهها بعد از اینکه بر گشتند توی تلوزیون آقای محمدی گلپایگانی (رئیس دفتر آقای خامنه ای ) را به من نشان دادند گفتند ایشان شخصی بوده که با شما تماس می گرفته و از حال مادرش می پرسید به ایشان می گفت و از حال سعید به ما خبر می داد .ولی تا جایی که به من می گفتند سعید مثلا حال مادرشون خوب نیست و روزهای آخر را می گذراند . ظاهرا اینها به ایشان نگفته بودند بر عکس گفته بودند حال مادرتان خوب است که ایشان بتواند کارش را راحت و درست انجام دهد…

مساله اي رو هم مي خواهم ذكر كنم . سعيد مي گفت يك موقع هايي يك بنده خدايي از همين خانواده، حتي من لباسهايم را مي گذاشتم يك گوشه كه مثلا مي روم بيرون و مي آيم مي شورم. بر مي داشتند و مي شستند كه البته من مي گفتم چرا حاج خانم ؟ چرا شما لباسهاي منو مي شوريد؟ مي گفتند نه تو مثل پسر ما مي موني. يعني همچين آدمي بود سعيد، خوب دو ماه با اين افراد با خانواده ي خود آقا زندگي كرده بود. اگر مسأله داشت، اگر لغزشي داشت بالأخره اينها مي فهميدند .

خانواده ي آقا شيفته ي تدين و و اخلاقش بودند. من خودم در مشهد كه رفته بودم، مادر خانم آقا زحمت كشيدند براي ديدن ما آمدند، ما توي هتل بوديم.ما را دعوت كردند خانه شان چقدر از سعيد براي من تعريف كردند. در صورتي كه سعيد هيچ چيزي به من نگفته بود…من بچه هايم را با ميني بوس و اتوبوس اينور و آنور مي كشيدم، كوپنها را بر مي داشتم قند و شكر و روغن.فقط خدا مي داند من در تمام طول مدتي كه بعدا فهميدم معاون وزير بوده من فقط يك بار او را با راننده اش ديدم. معمولا با موتور اين ور و آنور مي كرد.

۱۳۸۸ خرداد ۲۸, پنجشنبه

گرگ ها خوب بدانند...

شعری از دکتر زهرا رهنورد:
گرگها خوب بدانند در این ایل قریب
گر پدر مرد تفنگ پدری هست هنوز

گرچه مردان قبیله همگی کشته شدند
توی گهواره چوبی پسری هست هنوز

آب اگر نیست نترسید که در قافله مان
دل دریایی و چشمان تری هست هنوز...

سلام

سلام به همه دوستان

این وبلاگ در روز پشنبه یعنی 27 خرداد بعد از حادثه تلخ 22 خرداد افتتاح شد.